عشق
واژه ای است بی انتها
شروع و پایان ندارد
هربار که برای توصیف و تعریفش کوشیدم
خود را ناتوان یافتم
تنها میدانم
عشق
تکثیر می شود
و ممکن است
در کنار کلمات دیگر توصیف شود ...
سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی
میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی
خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش
الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم
باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه
جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم
یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد
که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم
حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم
برام فرستادی،قول میدم لیاقتشو داشته باشم
عشقم دوست دارم
خدا جون عاشقتم
لعنت به من که ساده دل بریدم....لعنت به من که دردتو ندیدم
لعنت به من که پای تو نموندم....لعنت به من که قلبتو شکوندم
رویای تو شده جدایی از من....همنفسم بیا بمون پیش من
خودت میدونی که سهم ما نیست....جدایی و بریدن و شکستن
چشمای من پر از اشک شب و روز....حق میدم بهت تو اتیش عشق من نسوز
برو با مردی که تو رویاهاته....ولی بدون قلب منم باهاته
رویای تو کابوس شب های من....دلیل خنده هات حرف دل من